صفحه اصلی > برندینگ : تاریخچه برندینگ: ماجرای شگفت‌انگیز هنر متمایز بودن

تاریخچه برندینگ: ماجرای شگفت‌انگیز هنر متمایز بودن

تاریخچه برندینگ: از علامت‌گذاری تا هویت‌سازی

تصور کنید در بازار شلوغی در یونان باستان ایستاده‌اید. فروشندگان روغن زیتون با فریاد، کیفیت محصولات خود را تبلیغ می‌کنند. اما شما به دنبال یک محصول مطمئن و باکیفیت هستید. چگونه آن را انتخاب می‌کنید؟ نگاهتان به نشان‌های حک شده روی کوزه‌ها می‌افتد. یکی از آنها نشانی آشنا دارد، متعلق به تاجری معتبر که محصولاتش همیشه باکیفیت بوده‌اند. بدون تردید، آن را انتخاب می‌کنید. شاید باورش سخت باشد، اما این دقیقاً همان برندینگ است، پدیده‌ای که قدمتش به هزاران سال پیش برمی‌گردد.

در دنیای پر رقابت امروز، برندینگ به ابزاری حیاتی برای کسب‌وکارها تبدیل شده است. اما این مفهوم از کجا آمده و چگونه تکامل یافته است؟ در این مقاله، سفری شگفت‌انگیز به تاریخچه برندینگ خواهیم داشت و نقش اساسی آن را در شکل‌دهی به اقتصاد جهانی را در این مقاله از هیستو برند بررسی خواهیم کرد.

ریشه‌های کهن برندینگ: نشان‌های اعتماد

باستان‌شناسان اثراتی از نشان‌گذاری محصولات را در تمدن‌های ۵۰۰۰ ساله یافته‌اند. در تمدن‌های باستانی، صنعتگران و تولیدکنندگان برای متمایز کردن محصولات خود از نشان‌های ویژه‌ای استفاده می‌کردند:

  • مصر باستان: شواهدی از نشان‌های خاص روی آجرها یافت شده که نشان‌دهنده سازنده یا محل ساخت بود.
  • رم باستان: سفالگران و تولیدکنندگان چراغ روغنی، نام یا نشان خود را روی محصولاتشان حک می‌کردند.
  • چین باستان: صنعتگران چینی در دوران سلسله هان (۲۰۲ قبل از میلاد تا ۲۲۰ میلادی)، نشان‌های منحصربه‌فردی برای چینی‌های خود استفاده می‌کردند.

این نشان‌ها در ابتدا کارکردی کاملاً عملگرایانه داشتند: تعیین مالکیت، تضمین کیفیت و شناسایی منشأ محصول. اما به تدریج، مفهومی عمیق‌تر یافتند. مردم به برخی از این نشان‌ها اعتماد بیشتری پیدا کردند و حاضر بودند برای محصولاتی با این نشان‌ها، بهای بیشتری بپردازند. این نقطه آغاز شکل‌گیری مفهوم “اعتبار برند” بود.

“قدمت مفهوم برندینگ به اندازه تاریخ تمدن است. انسان‌ها همیشه به دنبال راه‌هایی برای اعلام مالکیت و متمایز کردن محصولات خود بوده‌اند.” – دیوید آکر، متخصص برجسته برندینگ

ریشه‌شناسی واژه برند: داستانی جذاب

واژه “برند” (Brand) از کلمه نروژی باستان “brandr” گرفته شده که به معنای “سوزاندن” است. این واژه با عمل “داغ‌گذاری” یا “برندینگ” روی دام‌ها مرتبط است. دامداران قرون وسطی در اروپا و بعدها در غرب آمریکا، نشان منحصربه‌فرد خود را با آهن داغ روی پوست دام‌هایشان حک می‌کردند تا مالکیت خود را مشخص کنند.

این عمل نشان‌گذاری، تصویری قدرتمند از آنچه امروز برندینگ می‌نامیم ارائه می‌دهد: ایجاد یک هویت ماندگار و غیرقابل تغییر که به سرعت قابل شناسایی باشد.

برندینگ در دوران اصناف: تولد نشان‌های تجاری

در قرون وسطی، با رشد اصناف در اروپا، مفهوم برندینگ گسترش یافت. اصناف از اعضای خود می‌خواستند تا با نشان‌های مخصوص، کیفیت محصولاتشان را تضمین کنند. این نشان‌ها دو کارکرد مهم داشتند:

  1. حفظ استانداردها: اصناف بر کیفیت محصولات نظارت می‌کردند و تولیدکنندگان متخلف را جریمه می‌کردند.
  2. محافظت از انحصار: نشان‌های تجاری از تولیدکنندگان در برابر رقبایی که محصولات مشابه با کیفیت پایین‌تر تولید می‌کردند، محافظت می‌کرد.

در این دوران، برندها با هویت سازندگان آنها پیوندی ناگسستنی داشتند. نشان یک شمشیرساز ماهر، نه تنها نشان‌دهنده مالکیت، بلکه گواهی بر کیفیت و اصالت محصول بود.

انقلاب صنعتی: زمینه‌ساز برندینگ مدرن

انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی، نقطه عطفی در تاریخ برندینگ محسوب می‌شود. تولید انبوه، الگوهای مصرف را تغییر داد و محصولات به مناطقی دوردست از محل تولیدشان منتقل شدند. مصرف‌کنندگان دیگر ارتباط مستقیمی با تولیدکنندگان نداشتند و این، چالشی بزرگ در ایجاد اعتماد بود.

در این دوران، شرکت‌ها دریافتند که نیاز به ایجاد هویتی قابل‌اعتماد و شناخته‌شده دارند. بسته‌بندی‌های نوآورانه، لوگوهای متمایز و تبلیغات، به ابزارهایی حیاتی برای برقراری ارتباط با مصرف‌کنندگان تبدیل شدند.

برخی از قدیمی‌ترین برندهای جهان که هنوز هم شناخته‌شده هستند، در این دوران شکل گرفتند:

  • کوکاکولا (۱۸۸۶): با بطری‌های منحصربه‌فرد و لوگوی کلاسیک
  • هاینز (۱۸۶۹): با شعار “۵۷ واریته” و بطری‌های خاص خود
  • لیوایز (۱۸۵۳): با برچسب چرمی روی جین‌ها
  • نستله (۱۸۶۶): با تمرکز بر تغذیه و سلامت
  • کلگیت (۱۸۰۶): با تأکید بر سلامت دهان و دندان

نقطه عطف برندینگ: داستان جیمز بوکانان دوک

در سال ۱۸۹۰، جیمز بوکانان دوک، بنیانگذار شرکت دخانیات آمریکایی، اولین دستگاه خودکار تولید سیگار را خرید. این دستگاه قادر به تولید ۱۲۰ هزار نخ سیگار در روز بود – رقمی که در آن زمان باورنکردنی به نظر می‌رسید.

در چند سال، تولید سیگارهای اتوماتیک چنان افزایش یافت که عرضه از تقاضا پیشی گرفت. در این بازار اشباع‌شده، دوک متوجه شد که صرفاً تولید محصول کافی نیست. او باید کاری می‌کرد که مصرف‌کنندگان، محصولات او را به سایر محصولات مشابه ترجیح دهند.

دوک با سرمایه‌گذاری گسترده روی تبلیغات، طراحی بسته‌بندی‌های جذاب و ایجاد هویتی متمایز، توانست برندی بسازد که در ذهن مصرف‌کنندگان جایگاهی ویژه داشت. این الگویی برای سایر کسب‌وکارها شد و به این ترتیب، عصر مدرن برندینگ آغاز گردید.

قرن بیستم: عصر طلایی برندسازی

نیمه اول قرن بیستم، به واسطه ظهور رسانه‌های جمعی مانند رادیو و تلویزیون، عصر طلایی برندسازی نام گرفت. این رسانه‌ها امکان دسترسی به مخاطبان انبوه را فراهم کردند و شرکت‌ها توانستند پیام خود را به میلیون‌ها نفر برسانند.

در این دوران، برندها از مفهومی صرفاً کارکردی فراتر رفتند و به نمادهایی فرهنگی تبدیل شدند. مفاهیمی چون “شخصیت برند” و “ارزش‌های برند” شکل گرفتند. برندها دیگر فقط محصولات را معرفی نمی‌کردند، بلکه سبک زندگی و ارزش‌های خاصی را ترویج می‌دادند.

دیوید اگیلوی، پدر تبلیغات مدرن، در سال ۱۹۵۵ گفت: «هر تبلیغی که شما منتشر می‌کنید، سرمایه‌گذاری درازمدتی در شخصیت کلی برند شماست.» این دیدگاه، درک ما از برندینگ را تغییر داد.

نیمه دوم قرن بیستم: برندینگ در عصر مصرف‌گرایی

پس از جنگ جهانی دوم، با رشد اقتصادی و افزایش قدرت خرید مردم، مصرف‌گرایی گسترش یافت. برندها به نمادهای موقعیت اجتماعی تبدیل شدند و مصرف‌کنندگان از طریق برندهایی که انتخاب می‌کردند، هویت خود را ابراز می‌کردند.

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، مفهوم “جایگاه‌یابی برند” (Brand Positioning) توسط ال ریس و جک تراوت مطرح شد. آنها استدلال می‌کردند که برندها باید جایگاه منحصربه‌فردی در ذهن مصرف‌کنندگان ایجاد کنند تا بتوانند در بازار پر رقابت موفق شوند.

در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، مفهوم “ارزش ویژه برند” (Brand Equity) اهمیت یافت. شرکت‌ها متوجه شدند که برندهای قوی دارایی‌های ارزشمندی هستند که می‌توانند بر ارزش کل شرکت تأثیر بگذارند.

عصر دیجیتال: دموکراتیزه شدن برندسازی

با ظهور اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، برندینگ وارد عصر جدیدی شد. این فناوری‌ها دو تغییر اساسی ایجاد کردند:

  1. دموکراتیزه شدن برندسازی: دیگر فقط شرکت‌های بزرگ قادر به برندسازی نبودند. کسب‌وکارهای کوچک و حتی افراد نیز می‌توانستند با هزینه‌ای اندک، برند شخصی خود را بسازند.
  2. تغییر در ماهیت ارتباط: ارتباط یک‌طرفه و از بالا به پایین گذشته، جای خود را به گفتگوی دوطرفه داد. مصرف‌کنندگان دیگر صرفاً دریافت‌کننده پیام‌های برند نبودند، بلکه خود به بخشی از فرآیند برندسازی تبدیل شدند.

این تغییرات را می‌توان در موفقیت شرکت‌هایی مانند اپل، گوگل و آمازون مشاهده کرد. این شرکت‌ها با ارائه تجربیات منحصربه‌فرد به مشتریان و ایجاد ارتباطی نزدیک با آنها، توانستند به برندهای برتر جهان تبدیل شوند.

برندینگ امروز: فراتر از محصول

امروزه برندینگ فراتر از معرفی محصول است. برندهای موفق داستانی را روایت می‌کنند که با زندگی واقعی مخاطبان پیوند خورده است. آنها تنها محصول نمی‌فروشند، بلکه تجربه، ارزش و هویت ارائه می‌دهند.

پژوهش‌های مؤسسه Edelman در سال ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که ۸۴٪ مصرف‌کنندگان به دنبال برندهایی هستند که داستانی فراتر از محصول روایت می‌کنند. اما نکته جالب‌تر اینجاست که تنها ۲۷٪ برندها موفق می‌شوند چنین داستانی را به شکلی اصیل و باورپذیر روایت کنند.

پروفسور کاپفرر، متخصص برجسته برندینگ، در آخرین تحقیقات خود به این نکته اشاره می‌کند: “عصر فروش محصول صرف به پایان رسیده است. برندها باید داستانی فراتر از محصول روایت کنند – داستانی که با زندگی واقعی مخاطب پیوند خورده باشد.”

درس‌های کلیدی از تاریخچه برندینگ

با نگاهی به تاریخچه غنی برندینگ، می‌توان درس‌های ارزشمندی آموخت:

  1. برندینگ ریشه در اعتماد دارد: از نشان‌های باستانی تا برندهای مدرن، هدف اصلی ایجاد اعتماد بوده است.
  2. برندها به تدریج تکامل می‌یابند: برندهای ماندگار، آنهایی هستند که با حفظ هویت اصلی خود، با زمان همگام می‌شوند.
  3. برندینگ موفق، پاسخی به نیازهای واقعی است: از تضمین کیفیت در دوران باستان تا ارائه ارزش‌های معنوی در عصر حاضر، برندهای موفق به نیازهای واقعی مصرف‌کنندگان پاسخ داده‌اند.
  4. برندینگ هنر و علم را ترکیب می‌کند: برندسازی موفق نیازمند ترکیبی از خلاقیت هنری و تحلیل علمی است.
  5. برندها فراتر از محصول هستند: امروزه برندها نه تنها محصولات، بلکه ارزش‌ها، هویت و سبک زندگی را نمایندگی می‌کنند.

نگاهی به آینده برندینگ

با ظهور فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی(AI)، واقعیت افزوده و متاورس، برندینگ وارد مرحله جدیدی می‌شود. اما علی‌رغم تمام این تغییرات، اصول اساسی برندینگ همچنان ثابت مانده‌اند: ایجاد ارتباط معنادار، ارائه ارزش منحصربه‌فرد و برقراری اعتماد.

در دنیای پیچیده و پر رقابت امروز، برندینگ قوی می‌تواند تفاوت میان موفقیت و شکست یک کسب‌وکار باشد. درک تاریخچه برندینگ به ما کمک می‌کند تا با نگاهی عمیق‌تر به آینده بنگریم و استراتژی‌های برندینگ اثربخش‌تری طراحی کنیم.


 

منابع و مراجع:

  1. Aaker, D. A. (2014). Aaker on Branding: 20 Principles That Drive Success. Morgan James Publishing.
  2. Kapferer, J. N. (2012). The New Strategic Brand Management: Advanced Insights and Strategic Thinking. Kogan Page Publishers.
  3. Keller, K. L. (2013). Strategic Brand Management: Building, Measuring, and Managing Brand Equity. Pearson Education.
  4. Klein, N. (2000). No Logo: Taking Aim at the Brand Bullies. Knopf Canada.
  5. Roberts, K. (2005). Lovemarks: The Future Beyond Brands. PowerHouse Books.
  6. Olins, W. (2003). On Brand. Thames & Hudson.
  7. The History of Branding. London College of Contemporary Arts. Retrieved from https://www.lcca.org.uk/blog/education/history-of-branding/
  8. Brand. Wikipedia. Retrieved from https://en.wikipedia.org/wiki/Brand
  9. Skyword. (2015). A Branding Brief History. Retrieved from https://www.skyword.com/contentstandard/branding-brief-history/
  10. Edelman. (2023). Brand Trust Report. Edelman Insights.

فرزاد یونسیان

مقالات مرتبط

عناصر اصلی برندینگ: آناتومی برندهای موفق

شما هر روز با صدها برند مواجه می‌شوید. اما چرا برخی در…

برندینگ (Branding) چیست؟ ماجرای خلق هویتی ماندگار در دنیای کسب‌وکار

در یک غروب پاییزی، در یکی از خیابان‌های شلوغ تهران، صحنه‌ای توجهم…

12 اسفند 1403

دیدگاهتان را بنویسید