چرا برندسازی مهم است؟

چکیده

در دنیای امروز، نفوذ برندها در زندگی ما فراتر از چند برند بزرگ و بین المللی مثل اپل، آمازون، گوگل و کوکاکولا است. مجموعه از برندهای بزرگ و کوچک و حتی محلی با ورود به سبک زندگی ما انسان‌ها هر کدام برای تحقق یک آرزو، خواسته و نیاز زندگی روزمره ما رقابت می‌کنند. این حضور همه جانبه برندها، آنها را عمیقاً در تار و پود تصمیمات مصرف کننده تنیده‌است، و اغلب برند خود را به عنوان تمرکز اصلی بر محصول واقعی قرار می دهد.

تغییر معیار کیفیت

برندها به نماد هویت و کیفیت تبدیل شده‌اند و انتخاب‌های ما را در همه موضوعات از مد گرفته تا فناوری هدایت می‌کنند. برندها روایت‌هایی را می‌سازند که با ارزش‌ها و آرزوهای شخصی ما طنین‌انداز ‌شود تا تصمیم‌گیری برای خرید را ساده کنند. این ارتباط عاطفی ما با برندها می‌تواند قدرت انتخاب منطقی ما را تحت تاثیر قرار دهد حتی می‌توان گفت بسیاری از تصمیم‌های خرید ما، نه بر روی محصول، که بر روی خود برند محصول متمرکز هستند. تا جایی که حتی ممکن است همان محصول از برند دیگر با کیفیت بهتر و قیمت مناسب‌تر را انتخاب نکنیم.

به همین دلیل برندها درگیر جنگی فراتر از تصاحب سهم بازار بیشتر و تبلیغات هستند، جنگی در آن باید مثل یک شوالیه با رقبای خود در میدان مارکتینگ و تبلیغات بجنگند و همزمان از مشتریان خود دلبری کنند. ایجاد این تعادل پایه و بنیاد ساخت یک برند است.

خیلی کم پیش می‌آید که انتخاب یا خرید یک محصول صرفا بر اساس خود محصول و بدون در نظر گرفتن برند تولید کننده آن باشد اکثر افراد از کوچکترین موارد مثل آدامس تا خودرو را با تاثیرپذیری آگاهانه یا ناخودآگاه نسبت به برند خریداری می‌کند. البته مواردی مثل کبریت یا کیسه‌های زباله، و کالاهای مصرفی بسیار کمی هستند که به دلیل ماهیت مصرفی بودن بیش از حد شاید از این موضوع مستقل باشد.

گسترش شاخه‌های برند

حوزه برندینگ بسیار فراتر از کالاهای ملموس است. ارائه‌دهندگان خدمات، از شرکت‌های دولتی و بزرگ تا شرکت‌های خصوصی و پیمانکاران مستقل، سرمایه‌گذاری زیادی در حوزه برندینگ برای تمام زیرمجموعه‌های حوزه برند خود مثل برند کارفرمایی، پرسونال برندینگ و سایر موضوعات مرتبط برای متمایز کردن خود در این بازار رقابتی و جذاب می‌کنند. پلتفرم‌های دیجیتال، از جمله وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی واپلیکیشن‌های تلفن همراه، منابع قابل توجهی را به توسعه برند اختصاص می‌دهند و درک می‌کنند که یک برند قوی می‌تواند تفاوت بین مهم و مبهم بودن باشد.حتی شهرداری‌ها هم استراتژی‌های برندسازی دارند و به دنبال این هستند که شهرهای خود را به عنوان یک برند، مقصدی جذاب برای گردشگران و زندگی ساکنان معرفی کنند. پس برندسازی فقط مربوط به لوگوها و شعارها نیست. این در مورد ایجاد روایتی است که با مخاطبان هدف، مصرف کنندگان، کاربران یا شهروندان، همصدا شود

در دنیای امروز، مفهوم برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal Branding) نیز در کانون توجه قرار گرفته است. اکثر مردم فارغ از ماهیت کسب‌وکار خود، هزینه، زمان و انرژی خود را صرف توسعه برندهای شخصی خود می کنند. پرسونال برندینگ یعنی توسعه شخصیت فردی و اجتماعی در کنار حضور عمومی (برونگرایی) برای هماهنگی با اهداف حرفه‌ای و ارزش‌های شخصی است. علاوه بر این با رشد و توسعه اینترنت و ابزارهای آنلاین مخصوصا شبکه‌های اجتماعی پرسونال برندینگ به ابزاری حیاتی برای پیشرفت شغلی و توسعه فردی تبدیل شده است.

جایگاه دانش برند و برندینگ

برندینگ برآیندی از مجموعه فعالیت‌های روانشناختی، اجتماعی، مارکتینگ و روابط عمومی است که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر انتخاب‌ها، ترجیحات و اولویت‌های ما تاثیر می‌گذارد. این نیروی نامرئی نه تنها بر آنچه می‌خریم، بلکه بر نحوه دیدن جهان و خودمان در آن تأثیر می گذارد.

فرقی نمیکند که یک هلدینگ بین المللی با دایره خدمات وسیع و متنوع باشید، یا ارائه دهنده خدمات محلی در یک شهر یا منطقه خاص یا حتی یک فرد با سبک زندگی متفاوت، در هر صورت هنر برندسازی و تبدیل شدن به یک برند یک نقطه مشترک برای ایجاد داستانی است که قرار است ادامه داشته باشد. بنابراین برای خلق داستانی جذاب در هر حوزه‌ای از مدیریت و کسب‌وکار، باید با مبانی این دانش آشنا باشد.

در این مطلب می ‌خوانید